کتاب صوتی احساسات منفی را خالی کنید نوشتهٔ جوئل اوستین با ترجمهٔ فریبا جعفری و گویندگی امیر فرحاننیا در انتشارات ماه آوا منتشر شده است. برای غلبه بر چنین احساساتی ابتدا لازم است آنها را بشناسیم. بعد از آن باید موقعیتهایی را شناسایی کنیم که ممکن است عامل به وجود آمدن احساسات منفی در ما باشند. جوئل اوستین در کتاب احساسات منفی را خالی کنید روشهای شناسایی و مقابله با احساسات منفی را به مخاطب میآموزد.
دلیل اینکه بعضی از مردم از زندگی خود لذت نمیبرند، این است که ظرف آنها، یا همان قلبشان، از چیزهای دیگری پر شده است. ده درصد از قلب آنها با نگرانی برای شغلشان، بیش از دوازده درصد تلخی و خشم از همسایهشان، بیست درصد احساس گناه و سرکوفت خودشان برای اشتباهات گذشته و نُه درصد حسادت به همکاری که از آنها زیباتر است، پر شده است. آنها متوجه نیستند که هفتاد درصد ظرف آنها پر از احساسات منفی شده است و تعجبی ندارد اگر نمیتوانند شادی، خلاقیت و اشتیاق داشته باشند. آنها فقط سی درصد برای چیزهای خوب جا دارند.
جوئل اوستین در کتاب صوتی احساسات منفی را خالی کنید ابتدا احساسات منفی زیادی را برمیشمارد. احساساتی نظیر حسد، خشم، ناامیدی، بدبینی از جمله احساساتی است که انرژی منفی را به وجود میآورد و ذهن انسان را به خود درگیر میکند. جول اوستین راهحلهایی مختلفی را برای کنترل احساسات ناخوشایند پیشنهاد میکند. به عقیدهی او انسان باید از تنشها دوری کند، هر تنش استرس و فشار زیادی را به انسان وارد میکند. او در این رابطه احساس خشم و عصبانیت را مثال میزند و تکنیکهایی را برای رهایی از آن ارائه میدهد.
جول اسکات اوستین در تاریخ ۵ مارچ ۱۹۶۳ در هوستون تگزاس متولد شد. مادر و پدر جول اوستین چهار سال پیش از تولد جول (سال ۱۹۵۹) یک کلیسا (به نام لیکوود) در هوستون دایر کردند و هر دو در همین کلیسا مشغول به فعالیت شدند. پدر او (جان اوستین) یک کشیش منصوب به کلیسای پروتستان بود و مردم مذهبی منطقهی خود را در کلیسا جمع میکرد و برای آنها سخنرانی و موعظه میکرد.
جول تا هجده سالگی هیچ تصوری درمورد آینده و شغل دلخواهش نداشت و در سال ۱۹۸۱ وارد دانشگاه اورال رابرت شد. تحصیل او در این دانشگاه حتی به یک سال هم نکشید و بعد از گذراندن یکی دو ترم متوجه شد که مسیر زندگی دلخواه او از دانشگاه عبور نمیکند. بنابراین خیلی زود از تحصیل آکادمیک دست کشید و به کلیسای خانوادگیشان بازگشت تا در ادارهی لیکوود به پدرش کمک کند. جول برای شناساندن کلیسا به مردم دیگر مناطق و گنجاندن تعالیم مسیحیت در زندگی روزمرهی مردم ایدهی حضور در برنامههای تلویزیونی را مطرح کرد و خیلی زود تبدیل به یکی از عوامل اثرگذار در اجرا و تولید شدن برنامههای مذهبی و کلیسایی در تلویزیون آمریکا شد.